دارالترجمه رسمی گل واژه CHANNEL WIDGET

264 SUBSCRIBERS

دارالترجمه رسمی گل واژه CHANNEL DESCRIPTION

Owner Description

دفتر ترجمه رسمی 640 تهران

ترجمه رسمی اسناد و مدارک به زبان انگلیسی و فارسی

تلفن تماس: 88983324-021

وب سایت:
www.golvazheh.goto847.ir

ارتباط با ادمین:
@Golvazheh_Translation_Office
@hassanzadeh_raheleh

دارالترجمه رسمی گل واژه channel is growing at a rate of 0% and has a potential to reach 317 people. Advertising opportunities are too low for this channel but you can still reach out to the channel admin for any such opportunities.

دارالترجمه رسمی گل واژه MOST VIEWED POST

دارالترجمه رسمی گل واژه CHANNEL PREVIEW

@golvazheh_translation : واژه هفتصد و بیست و هشتم)

halcyon
/ˈhælsiən/
adj.

🔹 آسوده و خوش، خوب و آرام

🍭 (حال سین)های هفت سین توی روزهای عید چطوره؟! خوش و آسوده! 😜

📎 He recalled the halcyon days of his adolescence.
روزهای خوش نوجوانی اش را به یاد آورد.

📎 That was in the halcyon days of the 1980's when the economy was booming.
این در روزگارِ خوش سال های دهه ۱۹۸۰ بود، دوره‌ای که اقتصاد رونق داشت.

📎 But the halcyon days were

@golvazheh_translation : واژه هفتصد و بیست و هفتم)

felicitous
/fɪ'lɪsɪtəs/
adj.

🔹 بجا، درخور، شایسته، گزیده و مناسب، دارای توجیه، مقتضی

🍭 (فیل سی دس) لقب مناسب و خوب و توجیه داری براش بود چون هم گنده بود هم با دستاش سریع کار میکرد! 😜
[فیل سی دست ...]

📎 a felicitous combination of flavors
ترکیب متناسبی از مزه ها

📎 He summed up Jack's achievements in one or two felicitous phrases.
دستاوردهای جک را در یکی دو عبارت مناسب (/گزیده/

@golvazheh_translation : واژه هفتصد و بیست و ششم)

austere
/ɔ'stɪə(r), ɔ:'stɪə(r), ɑːˈstɪr/
adj.

🔹 مرتاض منش، سختگیر، خشک، سخت، توام با صرفه جویی و سختگیری، ساده، عاری از تزیین و تجمل، بی پیرایه

🍭 لباسهای بی (آستر) و بی تجمل مناسب زندگی سخت و مرتاض وار هستند! 😜

📎 an austere childhood during the war
کودکی سخت در دوران جنگ

📎 a cream linen suit and austere black blouse
یک دست لباس کتان کرم رنگ و یک بلوز مشکی ساده

📎 a set

@golvazheh_translation : واژه هفتصد و بیست و پنجم)

sojourn
/'sɔdʒɜ:n, 'sɔdʒən/
n.

🔹 اقامت موقت، توقف و اقامت کوتاه

🍭 این (سو جون) میده برای یه اقامت موقت! یک مدت کوتاه اینجا میمونیم بعد راه میافتیم! 😜

[این سو: این طرف: این طرفها]

📎 Our family enjoyed a two-week sojourn in the mountains.
خانواده ما طی اقامتی دو هفته‌ای در کوهستان اوقات خوشی را سپری کرد.

📎 After a brief sojourn in France, we went to Spain.
بعد از یک اقامت

@golvazheh_translation : واژه هفتصد و بیست و چهارم)

volition
/və'lɪʃn/
n.

🔹 اراده، خواست، اختیار

🍭 (ویل شون: will شون): اراده شون! 😜

🍭🍰 ریشه‌شناسی:
واژه volition با واژه will (به معنی "اراده، خواست") همریشه ست.

📎 The Minister left the cabinet of his own volition.
وزیر به اراده خود کابینه را ترک کرد.

📎 He went there of his own volition but regretted his choice later on.
او به اراده خود به آنجا رفت اما بعدها از این